..... بیا و به درد دلم گوش کن

شعله کهنه دلتنگی را خاموش کن

 

روزای قشنگمون یکی یکی رفت که رفت

واسه ما اون خاطرات کودکی رفت که رفت

تو حیاط عطر خوش اون شاخه یاس یادته

ببینم تابستونا گوشواره گیلاس یادته ......

 

من و تو همیشه خوش باور و رویایی بودیم

ماه پیشونی بودیم وپری دریایی بودیم.

 

چی اومد به روزمون اینجوری دلگیر شدیم

من و تو عروسک بازی تقدیر شدیم

حیف که هیچکدوم از اون افسانه ها راست نبود

توی زندگی با ما هیچ کسی رو راست نبود

 

من و تو همیشه خوش باور رویایی بودیم

ماه پیشونی بودیم وپری دریایی بودیم

               ماه پیشونی بودیم وپری دریایی بودیم

                       ماه پیشونی بودیم وپری دریایی بودیم.......................................

                                                                              

 پ.ن: به حقیقت من وتو آگاهیم هردومون گمشده ی یک راهیم هر دو زخمی شده ی یک شلاق

                   هردو نفرین شده ی یک آهیم

 

نظرات 49 + ارسال نظر
فراز سه‌شنبه 26 دی‌ماه سال 1385 ساعت 10:27 ق.ظ http://farazlari.blogfa.com/

قشنگ بود....

پینه دوز سه‌شنبه 26 دی‌ماه سال 1385 ساعت 11:18 ق.ظ http://pineh-doz.blogsky.com

سلام فاطمه خانوم
ادما توی یه تیکه تنهایی خودشون خیلی چیزارو پیدا مکنن.
(تیکه پاره های دلشونو...شایدم خودشونو که اگه کسی خودشو پیدا کرد راهشو گم نمیکنه واین بالا ترین موهبته .
اگه توونستی یه سری به من بزن
پایدارباشی

حسین سه‌شنبه 26 دی‌ماه سال 1385 ساعت 01:59 ب.ظ http://barayekhodam.blogsky .com

سلام خوبی؟
ممنونن که بهم سر زدی.
ببین .
بعضی وقتها دیدی که کلمه ها وجمله ها نمیتونن حق مطلب رو ادا کنن؟.
ولی با این حال اون احساسو که باید تاحدودی نشون میدن .
مثل شعری که نوشتی.........
خیلی زیبا بود.
راستی من یه سوال داشتم چطوری میشه تو بلاگ آهنگ گذاشت.
ممنونت میشم بهم بگی.
بازم بهم سر بزن

مهشید سه‌شنبه 26 دی‌ماه سال 1385 ساعت 09:43 ب.ظ http://http://bogzarbarayatbeguiam.persianblog.com

چراغهای رابطه تاریکند






کسی مرا به افتاب


معرفی نخوا هد کرد






کسی مرا به میهمانی گنجشک ها


نخواهد برد

سام سه‌شنبه 26 دی‌ماه سال 1385 ساعت 10:54 ب.ظ http://jan-e-sardargom.persianblog.com

وبلاگ قشنگی دارید. تشریف بیارید قدمتون به دیده منت...

زهرا چهارشنبه 27 دی‌ماه سال 1385 ساعت 03:28 ب.ظ http://saattanhaie.blogsky.com/

سلام گل دختر
میفهمم چی نوشتی....اما.....

می دانم که
همه ی حر فهایم تکراریست
مثل کوبیدن بر دری بسته
بی امید باز شدن
اما چه کنم؟

دیگه نمیدونم چیکار کنم......

دوباره رنگ نگاهم پریده است........
خسته خسته شدنها........

********************فعلا**********************

سیمین چهارشنبه 27 دی‌ماه سال 1385 ساعت 03:38 ب.ظ http://tanhatar-az-sokot.blogsky.com/


سلام
خوبی عزیز؟
خوب بود
ترانس درسته؟
گوشش دادم
خوس باشی
دل مرا به آرزوی فردا پیوند زدی
نو با من بال گشودی
دره ها و کوه ها را
هیچ گاه نبودنت نبود برگی از خاطرات من نیست
که فروغ دیدگان پر مهرت را محتاج باشد
محبت از تو معنا می گیرد

ــــــــــــــــــــــــــبایـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

ــــــــــــــسیمینـــــــــــــ چهارشنبه 27 دی‌ماه سال 1385 ساعت 03:41 ب.ظ

ــــــــــــــــــــــــــــبازم می یام عزیز
منتظر باشــــــــــــــــــــــــــــــــ
بابابابایییییییییییییییییی

حضرت عشق *--* روزبه چهارشنبه 27 دی‌ماه سال 1385 ساعت 11:14 ب.ظ http://hazrat-eshgh.blogsky.com

سلام می کنم کوچه به کوچه
بهت دست نمی دم دستم چو نوچه
سلام برات فکس می کنم همچون تلگراف
بیاد پیشت بی واسطه صاف

به به چه عجب !
خوشحالمون کردی
از همون اول شعرت فهمیدم که مصداق حرفای خودمه ولی هیچ وقت هم عملی نمی شه
به نظرم اینها همیشه شعر باقی می مون و بس
هیچ وقت عملی نمی شن..........
همین
موفق باشی
فعلا...............///
یا حق !

محسن اراک پنج‌شنبه 28 دی‌ماه سال 1385 ساعت 12:58 ق.ظ

سلام
خوب هستیییییین
بعد از مدتها به وبلاگتو سر زدم
خیلی عالیتر شده
فقط موندم این پ .ن چیه؟؟
plz شفاف باشید
موفق وپیروز و به روز باشید( خنده)

مهران پنج‌شنبه 28 دی‌ماه سال 1385 ساعت 06:05 ب.ظ http://www.sangintar-az-faryad.blogsky.com

سلام . خوبی ؟ آپ قشنگی بود . فقط من اون قسمت آخرشا نگرفتم چی شد !!! پ.ن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ عجیب واقعا
چرا خبر نکردی که آپ کردی‌؟
بازم بهت سر میزنم . خوش باشی
خدایا شکرت که غم را آفریدی ، درد را آفریدی ، دلتنگی را آفریدی ، اشک را آفریدی چرا که اگر همیشه می خندیدم و شاد بودم تو را از خاطر می بردم این واقعیت است ؛ من انقدر نمک نشناس هستم که تنها تو را در غم هایم صدا می کنم چرا که شانه هایم توان تحملشان را ندارد .
بای بای

زهرا پنج‌شنبه 28 دی‌ماه سال 1385 ساعت 11:17 ب.ظ http://www.msvaghasedak.blogfa.com/

سلام فاطی جون
خوبی؟
فدای سرت که قبول نشدی عزیزم
ایشاا.. در فرصت های بعدی
کنکور یه چیز خیلی مسخرس
اتلاف وقت جووناس
نه نشون می ده اونیکه قبول شده زرنگه
و نه اونیکه نشده تنبله
قربانت خداحافظ

ایمان جمعه 29 دی‌ماه سال 1385 ساعت 09:01 ق.ظ http://shabhayetanhaie.blogsky.com

سلام فاطمه خانم
احوال شما؟
این دفعه هم خیلی زیبا بود
فاطمه خانم من هم با نظر زهرا موافقم
به نظر من هم کنکور یه چیز مسخره ست
ولی من تو کار این ماجرا موندم
می دونی چرا؟
آخه یه کسایی میرن قبول میشن که آدم اصلا فکرشو هم نمی کنه
نمی دونم یعنی اونا بیشتر از بقیه سواد داشتن یا شاید هم بیشتر از بقیه تلاش کردن
ولی خدا خراب کنه این بسیج رو که هر کس و نا کسی با اسمش آدم شده . . .
حالا هم اصلا ناراحتش نیستم
شما هم بی خیال
هر چی قسمت باشه همون میشه
راضیم به رضای خدا . . .
یا حق!!!

ARA77 شنبه 30 دی‌ماه سال 1385 ساعت 07:52 ق.ظ http://ffkrf.mihanblog.com

سلام
زیبا می نویسید!
موفق باشید
ممنووووووون

(*-*) شنبه 30 دی‌ماه سال 1385 ساعت 07:01 ب.ظ

سلام

خوبی
بر عکس نظر ایمان و زهرا باید بگم میدونم اصلا برای کنگور ناراحت نیستی

رویا را به حقیقت رساندن کار سختی نیست

اره قبول شدن و نشدن کسی در کنکور معیار خوبی برای مقایسه نیست
ولی باید دید چقدر تلاش کردیم و به اندازه ای معقول توقع داشته باشیم

یلدا شنبه 30 دی‌ماه سال 1385 ساعت 07:43 ب.ظ http://www.sarayetanhaayei.persainblog.com

سلام گلم
دهه محرم اومده
تصلیت عرض میکنم

موفق و موید باشی گلم
بابای

فاطمه (یه جواب واسه رفع سو تفاهم یکشنبه 1 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 12:00 ب.ظ

سلام بچه ها
من می خواستم یه چیزی بگم این آپ من هیچ ربطی به کنکوری که دادم نداره
راستش خیلی برام مهم نیست
ولی ممنون که خواستین دلداریم بدین
فعلا

رضا مشتاق دوشنبه 2 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 11:43 ق.ظ http://alldaytimes.blogsky.com

سلام و روز شما به خوشی
از لطف و توجهی که داشتین ممنون ... موضوعی که طرح کردین نشانه ایی بود از دقت و توجه شما و به هیچ وجه باعث رنجش خاطر نبود .
وب شمارو میخونم و یه دوخط پاسخ و گپ دوستانه هم در قسمت لینکدونی وبلاگم برای شما خواهم نوشت .
منتها یه فرصت مناسب که بعید می دونم زودتر از ۲۴ ساعت باشه.
* * *
... تابعد

سیمین دوشنبه 2 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 05:43 ب.ظ http://www.tanhatar-az-sokot.blogsky.com/

سلامممممممممممم
خوبی عزیز
من به روزم یه سر بزن
بابای

سام دوشنبه 2 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 06:25 ب.ظ http://jan-e-sardargom.persianblog.com

سلام....

رضا مشتاق سه‌شنبه 3 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 08:04 ب.ظ

امروز وبلاگ شمارو خوندم
و نظرمو اون طرف در قسمت کامنت دونی نوشتم
.
.
موفق باشید و سربلند

رسول چهارشنبه 4 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 12:24 ب.ظ

سلام

خوبی

به به می بینم که فقط جای من خالی بوده

اینجااا خیلی سرده یعنی دست کمی از اونجااا نداره

فاطمه به نظر من باید از همه امکانات برای رسیدن به هدف استفاده کرد

کنکور و نمیدونم خیلی های دیگه وسیله هستن

این شعر از کی هست

یک جائی شنیدمش

بازم مییام
انشالله رویا ها بر اورده بشن

بازم مییام

رسول - اراک - مهاجران - ..... :دی

میام بای

س ا م یکشنبه 8 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 11:11 ق.ظ http://www.mimiram-barat.blogsky.com

موفق باشی گلم وبت حرف نداره

سیمین یکشنبه 8 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 12:15 ب.ظ

سلام
خوبی؟
چه طوری؟
هنوز هم وقتی قلب شیشه ای احساسم را با سنگ نا مهربانیها می شکنند
شمع آرزو هایم را با جرقه اشک روشن می کنم و در اقیانوس ژرف خیال
سوار بر زورق اندیشه تا فراسوی دشت آرزوها سفر می کنم
راستی چه خوب بود اگر من هم بالهائی به سپیدی نور و به لطافت پر پروانه داشتم
در این صورت تا آبی آسمان عشق تا سرزمین کبوتران عاشق آنجا که کینه و ریا جواز ورود ندارد چرخ می زدم آنجا که پلاک خانه دلها عشق است

رسول سه‌شنبه 10 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 02:03 ق.ظ


این حسین کیست که همه عالم دیوانه ی اوست

سلام
خوبی ؟

حیف شد اگه فقط دو روز زودتر میومدم شاید الان منم تو کربلا بودم ولی حیف حتما قسمت ما نبوده


بردلم ترسم بماند آرزوی کربلا
تشنه عشق حسینم زینبآ رخصت بده
تا بگیرم در بغل قبر شهید کربلا

انشا الله سال بعد

خوب حالت خوبه ؟

بابت تظراتت ممنونم
راستی دیدی سیمین چکار کرده ؟ ت.و لینک دونیشووووو میگم
زهرااا از من خیلی دیرتررررر اومد ( خنده )

خوب انشا الله توی این ایام هر چی از امام حسین بخای بهت بده

تا بعد بازم مییام

[ بدون نام ] سه‌شنبه 10 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 02:25 ق.ظ



کسی قدر حسین عاشق نداره


دیانا چهارشنبه 11 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 06:14 ب.ظ http://justkhodam.blogsky.com

سلام فاطمه جون
خوبی؟
منم دلم برات تنگ شده بود
درگیر امتحانام بودم خانمی
به خاطر همین وقت نکردم سر بزنم
راستی قضیه این کنکور چیه من متوجه نشدم
این روزا التماس دعا دارم
مواظب خود و زهرا خانم ما باش
دوستتون دارم

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 12 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 01:37 ق.ظ

سلام خوبی

والا جریان از این قرار بود از مسافرت که اومدم بهم گفتن که اقای مهدوی ( برادر دامادمون ) ۲روز پیش رفتن

اگه بودم می رفتم باهاشون

خوب نرسیدم دیگه

به این میگن شانس

موفق باشی و شاد و از همه مهمتر سرررررررررررررررخ

رسول پنج‌شنبه 12 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 01:46 ق.ظ

می بیخشید اسمم رو ننوشتم

رسولم

ما راست قامتان جاودانه به تاریخ خواهیم ماند

مهران پنج‌شنبه 12 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 10:25 ق.ظ http://www.sangintar-az-faryad.blogsky.com

سلام . مرسی از اینکه اومدی ....آره واقعا دستش درد نکنه ... مونده بودم اون خورشت لپه را چه جوری بخورم .... که دیگه .... بعد خورشت که ریختم رو برنجم میخواستم بدمش بهت بگم بزارش جلوی سیمین .... ولی بلافاصله تا دستم رفت برای خورشت شما بلند شدین ..... (( نزدیک بود ضایع بشم )) دیگه مجبور شدم به دای بگم : پس خورشت بخور....
راستی منم خیلی هواشا دارما ا ا ا ا ا
خوب دیگه تا بعد.. بای

مهران شنبه 14 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 02:33 ب.ظ http://www.tanhatar-az-sokot.blogsky.com

سلام . خوبی ؟ نوش جان .... بهم گفت ... ولی مثل اینکه کم خوردین ... آخه اونجا خیلی شلوغ بود ... ولی اگه میشستین همونجا ............ خوب کی آپ میکنی ؟ منتظریم .... راستی از دوستت پرسیدی برای اون قالبا ؟ چه جوری میشه درستشون کرد ؟
اگه میشه برامون بپرس ... مرسی
بای

حسین شنبه 14 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 04:02 ب.ظ http://barayekhodam.blogsky .com

سلام خوبی
دیر به دیر میای؟
دلمون برات تنگ میشه راستی من اون یادداشتی که گفتی برای آهنگ هست رو دریافت نکردم.
میتونی دوباره بهم بگی؟
به دوستات هم سلام برسون

رسول شنبه 14 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 05:44 ب.ظ



سلامممممممممممممممممممممممممم

حافظم دچار مشکل شده فکر کنم نیاز به جی ۵ دارم

منتظر آپ هستم

مهشید یکشنبه 15 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 05:43 ب.ظ http://bogzarbarayatbeguiam.persianblog.com/

من اپم.........

(*ـ*) دوشنبه 16 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 12:24 ب.ظ


سلام
۱ به هبچ

من از آن روزی که در بند توهم آزادم

گر زجهان بگذرم از تو نخواهم گذشت
سر رود از پیکرم از تو نخواهم گذشت
مردمک چشم من نقش تو بر خود گرفت
ورهمه جا بنگرم از تو نخواهم گذشت
سرزنشم گر کنی هیچ نگیرم بدل
هرچه ملامت برم ارتو نخواهم گذشت
دیدن تو هر نفس ملک جهانم بس است
عشق تو می پرورم از تو نخواهم گذشت
تا به تمنای تو با تو شدم هم کلام
عقل برفت از سرم از تو نخواهم گذشت
چون به سرزلف تو گشت دلم پای بند
گرچه غمت میخورم از تو نخواهم گذشت
دست زجان برکشم گرتو بخواهی چنین
اول و اخرم هم از تو نخواهم گذشت
گر بروم از جهان عشق تو دارم بدل
گر ز همه بگذرم از تو نخواهم گذشت


(*.*) سه‌شنبه 17 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 01:38 ق.ظ


عشق من عاشقم باش


تو غربتی که سرده تمام روز و شبهاش
غریبه از من و ما . عشق من عاشقم باش
عشق من عاشقم باش. که تن به شب نبازم
با غربت من بساز .تا با خودم بسازم
عشق من عاشقم باش. عشق من عاشقم باش
تو خواب عاشقا رو تعبیر تازه کردی
کهنه حدیث عشق و تفسیر تازه کردی
گفتی که از تو گفتن یعنی نفس کشیدن
از خود گذشتن من یعنی به تو رسیدن
قلبم و عادت بده به عاشقانه مردن
از عشق زنده بودن . از عشق جون سپردن
وقتی که هق هق عشق . زجهء احتیاجه
سر جنون سلامت که بهترین علاجه
عشق من عاشقم باش .عشق من عاشقم باش
عشق من عاشقم باش .عشق من عاشقم باش
عشق من عاشقم باش اگر چه مهلتی نیست
برای با تو بودن اگر چه فرصتی نیست
عشق من عاشقم باش . نذار بیفتم از پا
بمون با من که بی تو نمی رسم به فردا
عشق من عاشقم باش .عشق من عاشقم باش
عشق من عاشقم باش .عشق من عاشقم باش

(*.*)

رسول سه‌شنبه 17 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 11:31 ق.ظ

سلام
خوبی
؟

گویا هنوز موعد آپ شما فرا نرسیده

منظرممممم

اعتماد به نفس نشاط شادابی همگی نثار تو باد

مهران سه‌شنبه 17 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 03:40 ب.ظ http://www.sangintar-az-faryad.blogsky.com

سلام . مرسی از اینکه اومدی نظر دادی . باید ببخشی ...آپمون عجله ای بود ... نشد خبرتون کنیم . شرمنده...(( حالا نزنمون)) . بازم میام ... بای

ساحل سه‌شنبه 17 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 08:21 ب.ظ http://salamkhoda.blogsky.com

سلام فاطمه جون
بازم یه کوچولو واسه خداش نامه نوشته.
میاید بخونید.

سیمین چهارشنبه 18 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 08:47 ق.ظ

سلام
خوبی؟
حالا قهری؟
به جون خودت آخر وقت آپ کردیم به هیچ کس نشد بگیم
باور کن
راستی کمتر سر میزنیییییییییییییییییییییییییییییییییی ((به من))))))))))
باشهههههههههههههههههههههه
بابای گلم

دختر خاله جونت چهارشنبه 18 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 09:20 ق.ظ http://www.tanhatar-az-sokot.blogsky.com/

سلامممممممممممممممممم
راستی به عضویت اون گروهه رسوندمت
یه میل باید برات اومده باشه
خوس آمد گویی

ok
بای

(*.*) جمعه 20 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 02:28 ب.ظ

سلام

منتظر شنیدن خبر خوبمااااااااا

بهت ایمان دارم مطمئنم موفق میشی



(*.*) جمعه 20 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 06:32 ب.ظ

سلام

فهمیدمممممممممممممممممممممممم

موضوع و گرفتمممممممممممممممممممم

پیشاپیش تبریک میگم

(*.*) جمعه 20 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 06:32 ب.ظ



همچنان بهبت ایمان دارم

مهسا جمعه 20 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 10:20 ب.ظ http://http://www.ashkeghoghnus.persianblog.com/

چقدر گفتم حالِ همه‌ی ما خوب است و باز
تو حتی باورت نشد!
خُب راستش را بخواهی
آن روز باد می‌آمد
من هم دروغ گفته بودم به آسمان
یعنی گفته بودم خوبیم، حالمان خوب است،
- اما تو عاقل‌تر از آنی که باورت شود!


حالا دیدی تا تنفسِ گرمِ ستاره
چند بوسه بدهکارِ دنیا بودیم؟!
با توام!
یک وقت نروی به پروانه‌ی نازنین
از آوازهای پاییزی چیزی بگویی،
به خدا من زنده‌ام هنوز
من تا هفت مرگ وُ
هفت کَفَن از خوابِ این جهان ... نخواهم رفت!


مگر ما چقدر بدهکارِ این لحظه‌ایم؟

مهشید شنبه 21 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 12:37 ب.ظ http://bogzarbarayatbeguiam.persianblog.com/

سلام ممنون از اینکه به من سر زدی .
مثل همیشه متن زیبایی گذاشتی
موفق باشی دوست من..........

رسول شنبه 21 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 08:26 ب.ظ

سلام

چطوری کم پیدااااااااا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

____________**__**_____* __________
___________***_*__*_____* _________
__________****_____**___****** ____
_________*****______**_*______** __
________*****_______**________*_**
________*****_______*_______* _____
________******_____*_______* ______
_________******____*______* _______
__________********_______* ________
__***_________**______** __________
*******__________** _______________
_*******_________* ________________
__******_________*_* ______________
___***___*_______** _______________
___________*_____*__* _____________
_______****_*___* _________________
_____******__*_** _________________
____*******___** __________________
____*****______* __________________
____**_________* __________________
_____*_________* __________________
_____________*_* __________________
______________** __________________
______________* ___________________

رسول دوشنبه 23 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 06:04 ب.ظ

سلاممممممم

فاطمه خوبی

تو که ......... (( خنده ))

موعدش فرا میرسد میبینی پشتش چی هست :دی :دی :دی

_________@@@@@@@@
________@@@________@@_____@@@@@@@
________@@___________@@__@@@______@@
________@@____________@@@__________@@
__________@@________________________@@
____@@@@@@______@@@@@___________@@
__@@@@@@@@@__@@@@@@@_________@@
__@@____________@@@@@@@@@_______@@
_@@____________@@@@@@@@@@_____@@
_@@____________@@@@@@@@@___@@@
_@@@___________@@@@@@@______@@
__@@@@__________@@@@@________@@
____@@@@@@_______________________@@
_________@@_________________________@@
________@@___________@@___________@@
________@@@________@@@@@@@@@@@
_________@@@_____@@@_@@@@@@@
__________@@@@@@@
___________@@@@@_@
____________________@
____________________@
_____________________@
______________________@
______________________@____@@@
______________@@@@__@__@_____@
_____________@_______@@@___@@
________________@@@____@__@@
_______________________@
______________________@

رسول سه‌شنبه 24 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 05:42 ب.ظ

و عشق هدیه ایست جاودانی

بدو بیا بروزم

منتظرم

ولی هنوز علامت سوال سر جاشه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ :دی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد